ناروننارون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

نارون عزيزم

يادداشت روز 24/8/1391

1391/8/24 12:13
نویسنده : مامان
174 بازدید
اشتراک گذاری

نارون كه اينقد دوست داشت دست ما رو بگيره و ازين اتاق به اون اتاق بره الان حدود دو هفته اي ميشه كه ديگه اينكارو نميكنه. تازه اگه دستشو بگيريم بزور دستشو ميكشه. ديگه دوست داره مستقل باشه و بدون كمك راه بره.

هرچند كه هنوز هم تسلط زيادي تو راه رفتن نداره ولي بازم ترجيح ميده زمين بخوره و ما دستشو نگيريم.

علاقه زيادي به صحبت كردن نشون نميده. ميدونم چيزايي رو  كه بهش ياد ميدم ، ياد ميگيره. ولي دوست نداره حرف بزنه يا جواب بدم. منم ترجيح ميدم بهش اصرار نكنم.

 

 سي دي هاش هم ديگه براش تكراري شده. ايندفه رفتم بيرون بايد يادم باشه يه سي دي جديد براش بگيرم. كه هم سرش گرم بشه و هم يه چيز تازه اي ياد بگيره.

 

عاشق اينه كه براش كتاب بخونم. كتاباي مي مي ني رو خيلي دوست داره. اگه از صبح تا شب براش بخونم خسته نميشه. بيشتر كتاباش و پاره كرده يا جويده.

 

اين روزا زياد از حموم كردن خوشش نمياد. نميدونم چرا اينطوري شده. 

منم واسه اينكه يخورده تشويقش كنم ديروز تشت حموم و آووردم تو اتاق و يخوده توش آب ريختم و نارون و گذاشتم توش با چند تا اسباب بازي. اولش مقاومت ميكرد و ميخواست بياد بيرون از آب ولي بعد از يه مدتي كه باهاش بازي كردم عادت كرد و خوشش اومد.

اگه اين كارو هر چند روز يبار انجام بدم فكر كنم ديگه ترسش از حموم كمتر بشه.

آخ كه چقد حرف زدم . پاشم برم به كارام برسم.

 

الان كه دارم اين مطلب و مينويسم نارون جونم يك ساعتي ميشه كه خوابيده. ديگه تقريبا وقتشه كه بيدار بشه. منم مايه ماكاروني رو آماده كردم . ديگه بايد برم حاضرش كنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)