واكسن 18 ماهگي
امروز سه شنبه 9 اسفنده.
صبح هنوز ساعت 8 نشده بود كه زنگ زدم مركز بهداشت ببينم واكسن دارن يا نه. خوشبختانه داشتن و من و شما زود لباش پوشيديم زنگ زديم آژانش ماشين فرستاد و رفتيم واكسن زديم.
ماماني شما اونجا خيلي جيغ كشيدي و گريه كردي. خوب حق هم داشتي. دو تا واكسن زدي . يكي تو دستت يكي هم تو پات. اگه منم بودم بيشتر ازينا گريه ميكردم.
ساعت 8:30 شده بود كه رسيديم خونه. انگار نه انگار كه واكسن زدي. همش بدو بدو ميكردي. يه لحظه شك كردم گفتم نكنه اشتباهي يه واكسن ديگه زده باشن.
حدوداي ساعت 11:30 بود كه كم كم دردات شروع شد. بزور تونستم ارومت كنم ماماني. قطره استامينوفن هم وسط گريه هات ريختم تو دهنت.
حدوداي 12:30 بود كه خوابت برد. يه دستمال هم گرم كردم گذاشتم رو پات. .
الان ساعت يه رب به 1 هست و شما هم اروم گرفتي خوابيدي. خدا كنه بيدار كه شدي دردات كمتر شده باشه