ناروننارون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

نارون عزيزم

يادداشت 6/9/1392

1392/9/17 14:32
نویسنده : مامان
217 بازدید
اشتراک گذاری

 

من دارم جمله گفتن و با نوشتن به نارون یاد میدم

مثلا تو دفترش مینویسم آب بده... نارون میخونه جمله رو..
وقتی ازم آب میخواد و ميريم سمت یخچال .. ازش میپرسم چی میخوای؟ میگه :آبه آبه
من میگم: آب ... مکث میکنم... نارون میگه:‌بده

چند تا كلمه هست كه ميتونه از رو نوشته بخونه: نارون... آب .. نان... مامان... اسم خودم... بابا... اسم شوهرم ...بده

قصدم ياد دادن خوندن نيست تو اين سن. بيشتر ميخوام باهاش تلفظ كلمات رو كار كنم.
تصاویر زیباسازی نایت اسکین

امروز یه لحظه دیدم نارون جلو چشم نیست... صداش کردم نارون کجایی؟ ‌جواب نداد... رفتم دیدم گوشه اتاقش وایستاده ... تا منو دید گفت : پی پی ... گفتم :‌ پی پی ... گفت :‌کَدی (یعنی کردی) .. جمله ای که من همیشه وقتی کارشو میکنه بصورت سوالی ازش میپرسم " پی پی کردی؟"
بعد گفت: دَییا ... ماهیا ... 

قبلنا خیلی موقع شستنش تو دستشویی اذیت میکرد. اصلا حاضر نبود بیاد من بشورمش... از اول که وارد دستشویی میشدیم تا آخرش گریه میکرد. از وقتی با نقاشی آشناش کردم و علاقه مند شد. رو دیوار دستشویی با مداد شمعی براش نقاشی دریا و ماهی ها رو کشیدم.. بعد همیشه به عشق این دریا و ماهی ها میومد دستشویی. ازون موقع تا حالا اصلا موقع شستن اذیت و گریه نمیکنه.
همیشه وقتی کارشو میکنه میگم بریم پیش دریا و ماهی ها بشورمت. اونم بدو بدو میره سمت دستشویی.

موقع بیرون اومدن از دستشویی هم میگه:‌ دممال (یعنی دستمال). واسه خشک کردنش همیشه از دستمال استفاده میکنم. اینم دیگه روال کارو حفظ کرده.


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

حدود یه هفتست در طول روز چند بار میبره منو کنار کمدش. بالا ترین طبقه مال کتابای نارون ه .  کتابارو نشونم میده میگه : کِتا.. کِتا..  میگم: کدوم کتاب و میخوای؟... نق میزنه... نمیدونه باید چی بگه...راهنماییش میکنم: کتاب می می نی؟؟

جواب میده:‌موگه (منظورش کتاب خانم مرغست. عاشقشه. از سری کتابای حیوانات بامزه ) وقتی دارم کتاب و براش میخونم چند تا جمله اولشو حفظه... دستشو ميزاره رو كلمه ها و ميخونه.. اداي من و موقع خوندن در مياره.  تو بقیه صفحه ها هم هر جا مکث میکنم کلمه بعدی رو به زبون خودش ميگه.

 

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

يه آينه كوچيك داشتم كه انداختش رو سراميك و شكوندش. هر وقت بهش ميگم : آينه كو؟ ميگه: آننه گِده (يعني آينه شكست).. بعد الكي گريه ميكنه.. اوووووو.. بعدش ميگه : نادي نادي (يعني نازي نازي... توقع داره نازش كنم تا گريه نكنه).. ازش ميپرسم : كي آينه رو شكست؟ جواب ميده: ناممن

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

يه وقتايي واسه نارون قرآن ميخونم.  قرآن كه دستم ميبينه ميگه گو را.. بو (يعني قرآن بوس).. بازش كه ميكنم ميخنده. بيشتر وقتا دستشو ميزاره رو صورتش.. وقتي كاري براش هيجان داره اينكارو ميكنه... بعد منتظره من شروع كنم به خوندن.. يه وقتايي هم خودش شروع ميكنه: بِمِ لاهه لَمانِ لَحيم (يعني بسم الله الرحمن الرحيم)

 سوره هاي كوتاهي مثل فاتحه،اخلاص،عصر، ناس، فلق، كافرون، و كوثر رو واسش ميخونم.. خوشش مياد.. تقريبا هم حفظه...يعني مكث كه ميكنم در اكثر مواقع كلمه بعدي رو ميگه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

هلیا
14 آذر 92 18:13