ناروننارون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

نارون عزيزم

شب يلداي 92

1392/10/4 14:45
نویسنده : مامان
165 بازدید
اشتراک گذاری

 يلداي امسال هم اومد و گذشت.

البته من دير دارم در موردش مينويسم . چون يخورده كار داشتم و سرم شلوغ بود.

امسال برعكس پارسال مهمون نداشتيم و جمع سه نفره خودمون بوديم.

انار و هندونه از قبل خريده بوديم. منم كيك و پشت زيك درست كردم و باباي نارون هم يكم تنقلات خريده بود .

همه رو گذاشتم رو ميز آشپزخونه و حالا بخور كي نخور.

دختركم حسابي از ديدن خوراكي ها ذوق كرده بود. مخصوصا كه باباش براش پفك هم خريده بود .

 

آخرش هم يه فال براي خودمون گرفتيم. دو بيت اولش رو مينويسم.

 

عكس روي تو چو در آينه ي جام افتاد                   عارف از خنده ي مي در طمع خام افتاد

حسن روي تو به يك جلوه كه در آينه كرد               اين همه نقش كه در آيينه اوهام افتاد

 

"با دلي شاد و خرم به زندگي ادامه بده و از نعمتهايي كه خدا در اختيار تو قرار داده به نحو احسن استفاده كن .اگر اين پند گوش بدهي چون پادشاهان كامروا خواهي بود. دل ديگران را هم بدست آور كه با جزئي ترين مشكل از تو رنجيده شده اند."

 

چند تا عكس هم گرفتم با گوشي كه بعدا ميزارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

هلیا
5 دی 92 18:34
مامان
پاسخ