ناروننارون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

نارون عزيزم

دخترك فرش ميشوره

ديروز يكي از فرشهاي كوچيكم كه خيلي كثيف شده بود و انداختم تو حموم كه بشورم. شير آبم باز كردم تا فرش خيس بشه. نارون و صدا كردم ديدم نيست. تو اتاقا هم نبود. يه نگاه تو حموم كردم ديدم بلهههههههههه. رفته تو حموم داره كيف ميكنه زير شير آب. منم از فرصت استفاده كردم . پودر رختشويي ريختم رو فرش و با هم فرش رو شستيم.       اينم عكس بعد از شستن فرش! داره تلويزيون نگاه ميكنه. ...
30 بهمن 1392

سفر به كرمان

چهارشنبه (2 بهمن 1392) شب حدوداي ساعت 9 به كرمان رسيديم. پدر و مادر شوهرم هم از صبح چهارشنبه اومده بودن كرمان .   صبح پنج شنبه رفتيم بازار كرمان       ناهار رو هم تو يه رستوراني داخل بازار خورديم. نارون جونم كه طبق معمول داخل رستوران زياد غذا نخورد و فقط يكم برنج و ماست خورد. .................................................................................................................... صبح جمعه براي ديدن باغ شاهزاده به ماهان رفتيم. اون روز هوا سردتر از روزاي قبل بود و كلا هواي ماهان هم سردتر از هواي كرمان بود.   من هميشه موقع غذا خوردن...
18 بهمن 1392

كيك خامه اي براي دختر گلم

نارون بهش ميگه كيك تولد. عكسش تو گوشيه باباي نارونه. بعدا ميزارم   اينم عكساش:           چون اواين بارم بود كيك خامه اي درست مي كردم ، تزئينش زياد جالب نشد ، ولي مزش عالي بود. ...
11 بهمن 1392

دخترم امروز 29 ماهه شد.

امروز 1 بهمن 1392 هست.نارونم 29 ماهه شد. (يادش بخير پارسال تو اين روز از مسافرت شمال همراه برادرم برگشتم ايرانشهر. )   دختر كوچولوي من هنوز از خواب بيدار نشده.   خدا بخواد فردا داريم براي 3، 4 روز ميريم مسافرت. ...
1 بهمن 1392

كتاب خوندن با استفاده از كاردستي

    نارون 7 تا كتاب داره از مجموعه كتابهاي حيوانات بامزه. آقا گاوه ،  خانم گاوه ، آقا گوسفنده ، خانم مرغه ، آقا بزه ، خانم اردكه و آقا اسبه. خيلي هم اين كتاباشو دوست داره. تا تونسته هم اونارو پاره پوره كرده و من با چسب زدن تونستم تا حالا نگهشون دارم.   به ذهنم رسيد شخصيتهاي اين كتابها رو براي نارون با استفاده از كاغذهاي رنگي درست كنم تا موقع خوندن كتاب با هيجان بيشتري همراهيم كنه. چون شخصيتهاي ساده اي هم داشت در آوردنشون با كاردستي كار زياد سختي نبود ولي يكم وقتگير بود.  چون مراحل زيادي داشت.  همزمان با خوندن كتاب ازين كاردستي ها استفاده ميكنم. اوايل نارون زياد همكاري نميكرد. كاردستي ه...
6 دی 1392

از پوشك گرفتن

از شنبه هفته پيش (23 آذر)  شروع كردم به از پوشك گرفتن نارون. يعني فكر نكنم پروژه عظيم تر ازين كار وجود داشته باشه.مشكل اينجاست كه دختركم اصلا حاضر نيست تو دستشويي جيش كنه.بچم دوست داره به گلهاي قالي آب بده. منم حساسسسسسسسسس!!! شوخي كردم. اصلا حساس نيستم رو اين مسائل. نميدونم چيكار كنم. احساس ميكنم هنوز زوده واسه نارون. دلم نميخواد بهش استرس وارد كنم. چند بار كه تو شلوارش جيش كرد با كف دستم آروم زدم رو صورتم و گفتم : اي واي. ميخواستم بهش نشون بدم كه نبايد اينكارو انجام بده. ولي انگار كار خوبي نكردم. چون الان هر وقت جيش ميكنه مياد پيشم و با حالت ناراحتي ميگه: اي واي.   تو اين مدت هميشه بدون پوشك بوده. فقط وقتايي كه ميخ...
4 دی 1392