ناروننارون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

نارون عزيزم

چند تا عكس بجا مونده از سال 1393

نارون تو قطار بم-تهران   براي تعطيلات نوروز با قطار بم - تهران رفتيم. بخاطر برف شديدي كه باريده بود اتوبوس با حدود 2 ساعت تاخير از ايرانشهر حركت كرد. استرس اين و داشتيم كه بموقع به راه آهن بم نرسيم. اين اولين باري بود كه با قطار از بم به سمت تهران مي رفتيم. خانواده آقاي رئيسي هم تو همين قطار بودند ولي از زاهدان سوار شده بودند. خوشبختانه نارون تو قطار خيلي راحته ، دستشويي قطار هم راحت مياد. و عاشق قدم زدن در راه رو هاي قطاره.   ...
29 ارديبهشت 1394

اردیبهشت 1394

سلام خیلی وقته از نارون جون چیزی ننوشتم. تنبلیه دیگه ،کاریش نمیشه کرد. بزودی میام عکسهاشو میزارم و مینویسم.  ...
29 ارديبهشت 1394

روزای آخر سال

سلام    نارون جونم الان خوابیده و من دوباره بعد مدتی اومدم تا کمی از دخترکم بنویسم.   از وقتیکه دندونشو عصب کشی کردیم شبها اجازه میده تا دندوناشو مسواک بزنم...خودش میره بالش میاره و سربع سرشو میزاره رو بالش و آماده میشه. اول نخ دندون براش میکشم و بعدش هم دندوناشو مسواک میزنم.کمی مقاومت میکنه  ولی بهر حال میتونم براش مسواک بزنم...   نمیدونم امروز چی شد که عصر خوابید.چون خوابش خیلی کم شده در مقایسه با قبل.معمولا صبحها حدود 10 صبح بیدار میشه و شبها ساعت 1 میخوابه. تا 14 به انگلیسی بلده بشمره.چند تا شعر حفظه. و چند تا سوره کوچیک. علاقه زیادی به شعر "توپ سفیدم" داره. به پازل نق...
16 اسفند 1393

نارون جون آبله مرغون گرفته+عكس

امروز  شنبه 11بهمن 1393 نارون جون الان حدود 2 هفتست که آبله مرغون داره. روز دوشنبه دو هفته پیش بود که از صبح با تب بیدار شد.فکر کردم سرما خورده. ولی روز بعدش که دونه های قرمزی روی بدنش دیدم متوجه شدم آبله مرغونه. پسر همسایمون هم 2هفته پیشش آبله داشته و نارون ازون گرفته. تا روز جمعه هر روز بدنش دونه های جدیدی در آورد. تعدادشون خیلی زیاد شد. مخصوصا روی سرش لابلای موهاش و روی پاهاش .برای تسکین خارشش از لوسیون کالامین استفاده کردم. الان که حدود دو هفته گذشته خیلی بهتر شده. بیشتر دونه های آبله خشک شده و افتاده.فقط تعداد کمی لای موها و روی دستش داره .  دیروز نارون ازم پرسید:آبله مرغون میشه؟(یعنی انگلیسیش چ...
12 بهمن 1393

رفته بوديم مسافرت

سلام   يكشنبه 30 آذر بليط هواپيما داشتيم براي تهران و ازونجا هم به كرج.   چهارشنبه رفتيم شمال و تا هفته بعد روز سه شنبه اونجا بوديم. سه شنبه ظهر حركت كرديم بطرف كرج و پنج شنبه 11 دي هم عازم ايرانشهر شديم.   اين يه خلاصه اي از سفرمون. بعدا ميام با عكس.   ...
16 دی 1393

هوا دوباره گرم شده

چند وقت پيش يه پستي گذاشتم گفتم هوا ديگه سرد شده و نارون ميره زير پتو مي خوابه و ... .  حالا اومدم بگم كه حرفم و پس ميگيرم. اينجا هيچ خبري از سرد شدن هوا نيست. دوباره گرم شده. چند روزه دارم پنكه روشن ميكنم . پنجره ها هم باززززز.     ...
9 آذر 1393

يه عكس جديد

اين لباس و تازگيها واسه نارون خريدم. هنوز بيرون خونه تنش نكردم. تو خونه يبار پوشيده ازش عكس گرفتم. خيلي بهش مياد   ...
3 آذر 1393

هوا سرد شده.

دو سه روزيه هوا سرد شده اينجا. دقيقا از عصر 15 آبان. صبحش هوا گرم بود. من پنكه روشن كرده بودم. يدفعه از عصر هوا كم كم سرد شد. شب هم پنجره ها رو بستيم. نارون جونم خيلي گرمائيه. قبل از سرد شدن هوا از شب تا صبح 3، 4 بار از خواب بيدار ميشد از من آب ميخواست. ولي از وقتي هوا سرد شده اصلا يبارم بيدار نشده. همش هم زير پتوشه.     ...
18 آبان 1393

پاييزه پاييزه

نارون خانم شعر پاييزه پاييزه رو هم ياد گرفته.   پاییزه پاییزه برگ درخت میریزه هوا شده کمی سرد روی زمین پر از بــــرگ ابر سياه و سفيد رو آسمان رو پوشيد دسته دسته کلاغها میرن به سوی باغها همگي ميگن یکصدا قار و قار و قار و قار اينم چند تا عكس پاييزي كه خيلي دوستشون دارم. ...
30 مهر 1393