ناروننارون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

نارون عزيزم

اسباب بازي هاي دخترم

از مدتها پيش مي خواستم از وسايل و اسباب بازيهاي نارون خانم عكس بگيرم و تو وبلاگش بزارم.ولي هر دفعه بدليلي نميشد اينكارو بكنم.   ديدم داره كم كم اسباب بازيهاشو خراب ميكنه يا بعضيهاشونو گم كرده . دست بكار شدم و چند تا عكس ازشون گرفتم تا بعدها لااقل بدونه چه وسايلي داشته.   لگو - كوبه هوش - حلقه هوش   توپ-رنگ انگشتي- مكعبهاي رنگي   پازل اشكال هندسي   پازل اعداد   پازل بدن (٦ تكه)   پازل حيوانات اهلي   پازل حيوانات (11 تكه. شبيه كتابه.در 6 صفحه .شامل حيوانات ببر.گاو.جوجه.شير.     &...
1 آذر 1392

اسمت چيه؟ " ناممن"

  چند وقتي بود داشتم با نارون كار ميكردم كه وقتي ازش ميپرسم اسمت چيه جواب بده. ولي همش اين پروژه با شكست مواجه ميشد. منم زياد بهش گير نميدادم و بيخيالي طي ميكردم. تا اينكه روز 19 آبان گفتم بيام اسمش و تو دفتر نقاشيش بنويسم ببينم ميتونه جواب بده يا نه. آخه وقتي اعداد و از 1 تا 30 مينويسم تو دفترش ميتونه بخونه.. فرداش يعني 20 آبان دوباره اومدم اسمش و تو دفترش نوشتم . پرسيدم: اين چيه نوشتم؟ ديدم كه يادشه. جواب داد: "ناممن" بعد پرسيدم اسمت چيه؟  جواب: "ناممن"   واقعا داشتم شاخ در مياوردم . اصلا فكرشو هم نميكردم . از اون روز تا الان هر وقت اسمش و ميپرسم، جواب ميده؟ "ناممن"   حالا يكي دو ...
24 آبان 1392

بايد اميد داشت

باید امید داشت تا آفتاب هست تا نور ماه هست تا یک درخت تنها در پهنه کویر تا یک جوانه بر بدن یک گیاه هست باید به خویش گفت: شاید جوانه گل شد و شاید کویر، باغ شاید ز بطن ظلمت رویید یک چراغ شاید که نور ماه شاید که آفتاب باید امید داشت... ...
17 آبان 1392